+ نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ ساعت 16:41 توسط بهرام
|
دوستان سلام 1-این وبلاگ با هدف ایجاد یک محیط سالم وصمیمی جهت ارتباط باشما وطرح موضوعات بالا وبهره گیری ازنظرات وتراوشات ذهنی جوانان راه اندازی شده است.استقبال ونظرات ومطالب ارسالی شماست که موجب پرباری وانگیزه ادامه آن می شود. 2-بیش از 5ماه از راه اندازی این وبلاگ می کذردومن از بسیاری از نظرات شما دوستان بهره برده ام وانشاالله بیشتربهره می برم.
همه شب دست به دامان خداتاسحرم که خدا ازتوخبرداردومن بیخبرم رفتی وهیچ نگفتی که چه درسرداری رفتی وهیچ ندیدی که چه آمد به سرم گرمی طبعم ازان است که دل سوخته ام سرخی رویم از این است که خونین جگرم کارعشق است نماز من اگر کامل نیست آخرانگاه که دریادتوام درسفرم این چه کرده است که هرزوز تورامی بیند من از آیینه به دیوار تو شایسته ترم عهدبستم که تحمل کنم این دوری را عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم مثل ابری شده ام در بدر شهربه شهر وای از ان دم که به کوی تو بیفتد گذرم @@@@@@@@@@ درهیاهوی ملک صحن تودیدن دارد شربتی اب دراین کعبه چشیدن دارد بااذان حرمت اشک چشیدن دارد هم علی هم ولی الله شنیدن دارد @@@@@@@@@@ یاعلی گوشه نگاهی به نگاهم؛آهم چقدراشک بریزم که تورامی خواهم چه خوش است بین رواق تو زپاافتادن صد وده باردرایوان نجف جان دادن @@@@@@@@@@@@@@ من مسکین چه یتیمانه اسیرت شده ام مومن خانه گل؛فرش حصیرت شده ام یاد انگشتروآن مردفقیرافتادم وزاهالی خیابان غدیرت شده ام @@@@@@@@@@@
دردیده مانقش رخ دوست اگرنیست یادش به دلم لحظه ای از سینه جدانیست درسینه بی کینه ما نقش توجاریست هرچندکه دردیده ماجای توخالیست @@@@@@@@@@@@@@@