معرفت
گاهی به خوردن فرمان می دهی وگاهی به نخوردن، واین هردو به من می آموزد که روزی دهنده یکیست.پس غصه چرا؟
گاهی به خوابیدن فرمان می دهی وگاهی به نخوابیدن، واین هردو به من می آموزد که تنها درجوارتومی توان آرام گرفت.پس دغدغه چرا؟
گاهی به گفتن فرمان می دهی وگاهی به لب فرو بستن،واین هردو به من می آموزدکه کلام آنقدرمقدس است که بیهوده نباید این درٌِِِ یکتا راتلف کرد.
گاهی به نگریستن فرمان می دهی وگاهی به دیده فروبستن،واین هردو به من می آموزد که اگرچشم به فرمان نباشدجزکوری وروسیاهی نصیب نمی کند.
گاهی به رفتن امر میکنی وگاهی به ایستادن،واین هردو به من می آموزدکه باید گام هایم راشمرده ومحکم بردارم تااگرمانعی بود ببینم وزمین نخورم.
خدایا همیشه به مهرورزیدن امرکرده ای وگاهی به نفرت داشتن،واین هردو به من می آموزدکه برای دوست داشتن ونفرت ورزیدن بایدمعیاری داشته باشم وآن پسندتوست نه دلخواه خودم.
خدایا بالاترازهمه ی این آموخته ها،رسم عاشقیست،آن راهم توخودت به من بیاموز.
دوستان سلام